Simple

Monday, June 19

مهاجری افغانی


غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت‌
پیاده آمده بودم پیاده خواهم رفت‌
طلسم غربتم امشب شكسته خواهد شد
و سفره‌ای كه تهی بود، بسته خواهد شد
و در حوالی شبهای عید، همسایه
صدای گریه نخواهی شنید، همسایه‌
همان غریبه كه قلك نداشت‌، خواهد رفت‌
و كودكی كه عروسك نداشت‌، خواهد رفت‌

0 Comments:

Post a Comment

<< Home