''You are sure there's such a person As "a Father"—in the sky— So if I get lost—there—ever— Or do what the Nurse calls "die"— I shan't walk the "Jasper"—barefoot— Ransomed folks—won't laugh at me— Maybe—"Eden" a'n't so lonesome As New England used to be!''
"If dreaming were the sum of days, And loving were the bane; If battling for a wreath of bays Could soothe a heart in pain, -- I'd scorn the meed of battle's might, All other aims above I'd choose the human's higher right, To suffer and to love!"
"Cowards die many times before their deaths; The valiant never taste of death but once. Of all the wonders that I yet have heard, It seems to me most strange that men should fear; Seeing that death, a necessary end, Will come when it will come."
“According to a recent survey, men say the first thing they notice about a woman is their eyes, and women say the first thing they notice about men is they're a bunch of liars”
شب همه شب شکسته خواب به چشمم گوش بر زنگ کاروانستم با صداهای نیم زنده ز دور هم عنان گشته هم زبان هستم. * جاده اما ز همه کس خالی است ریخته بر سر آوار آوار این منم مانده به زندان شب تیره که باز شب همه شب گوش بر زنگ کاروانستم.
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
22 Comments:
''Don't hold to anger, hurt or pain. They steal your energy and keep you from love.''
"Our life in this world -
to what shall I compare it?
Its like an echo
resounding through the mountains
and off into the empty sky."
''You are sure there's such a person
As "a Father"—in the sky—
So if I get lost—there—ever—
Or do what the Nurse calls "die"—
I shan't walk the "Jasper"—barefoot—
Ransomed folks—won't laugh at me—
Maybe—"Eden" a'n't so lonesome
As New England used to be!''
"If dreaming were the sum of days,
And loving were the bane;
If battling for a wreath of bays
Could soothe a heart in pain, --
I'd scorn the meed of battle's might,
All other aims above
I'd choose the human's higher right,
To suffer and to love!"
''You can close your eyes to things you don’t want to see, but you can’t close your heart to things you don’t want to feel.''
"Cowards die many times before their deaths;
The valiant never taste of death but once.
Of all the wonders that I yet have heard,
It seems to me most strange that men should fear;
Seeing that death, a necessary end,
Will come when it will come."
can you please share why men say one thing, but do another, and why women believe men, and then get disappointed? Please share your opinion.
and please be honest
“According to a recent survey, men say the first thing they notice about a woman is their eyes, and women say the first thing they notice about men is they're a bunch of liars”
and what's your personal opinion? Please do share.
“Being a woman is a terribly difficult task, since it consists principally in dealing with men.”
very common, but thanks :)Maybe it's just me, maybe I need to learn things, but I'm afraid things will come with time, and time can be timeless
;)
"Men of genius are admired, men of wealth are envied, men of power are feared; but only men of character are trusted."
قاصدک! هان ، ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! کجا رفتی ؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم، خردک شرری هست هنوز ؟
قاصدک!
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند .
درد را پایانی نیست و مردانه مرد آنانند که درد را نیز اسباب تجربه می سازند
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
بعد از تو در شبان تیره و تار من
دیگر چگونه ماه
آواز های طرح جاری نورش را
تکرار می کند
بعد از تو من چگونه
این آتش نهفته به جان را
خاموش می کنم؟
این سینه سوز درد نهان را
بعد از تو من چگونه فراموش می کنم؟
من با امید مهر تو پیوسته زیستم
بعد از تو؟
این مباد
که بعد از تو نیستم
بعد از تو آفتاب سیاه است
دیگر مرا به خلوت خاص تو راه نیست
بعد از تو
در آسمان زندگیم مهر و ماه نیست
بعد از من آسمان آبی ست
آبی مثل همیشه
آبی
تو دریای ترینی آبی و آرام و بی پایان
و من موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
تو مثل آسمانی مهربان و آبی و شفاف
و من در آرزوی قطره های پاک بارانم
"The tragedy of life is not that it ends so soon, but that we wait so long to begin it."
شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم.
*
جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم.
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی كه می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر كجا آیا همین رنگ است ؟
Post a Comment
<< Home