Simple

Saturday, January 24

در بتکده عیاره‌ای



یک لحظه هستم می‌کند یک لحظه پستم می‌کند
یک لحظه مستم می‌کند خودکامه‌ای خماره‌ای

7 Comments:

Anonymous Anonymous said...

ساقیا عشرت امروز به فردا مفگن
یا ز دیوان قضا خط امانی بمن آر

Tue Jan 27, 05:47:00 am 2015  
Anonymous Nobody said...

حاجت نبود مستی ما را به شراب

یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب

بی‌ساقی و بی‌شاهد و بی‌مطرب و نی

شوریده و مستیم چو مستان خراب

Tue Jan 27, 02:51:00 pm 2015  
Anonymous Anonymous said...

در مدرسه گرچه دانش اندوز شوی
وز گرمی بحث مجلس افروز شوی
در مکتب عشق با همه دانایی
سرگشته چو طفلان نوآموز شوی

Thu Jan 29, 08:14:00 pm 2015  
Anonymous blue said...


اسرار آن گنج جهان با تو بگویم در نهان
تو مهلتم ده تا که من با خویش آیم پاره‌ای

Thu Jan 29, 09:46:00 pm 2015  
Anonymous Nobody said...

کیستی که من
اینگونه به جد
در دیارِ رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم ؟

Mon Feb 02, 08:38:00 am 2015  
Anonymous Anonymous said...

من کیم یک شبنم از دریای بی‌پایان تو
گر رسد بویی از آن دریا به یک شبنم رواست ؟

Mon Feb 02, 12:35:00 pm 2015  
Anonymous blue said...

خورشید دیدم نیم شب زهره درآمد در طرب
در شهر خویش آمد عجب سرگشته‌ای آواره‌ای

Mon Feb 02, 11:20:00 pm 2015  

Post a Comment

<< Home