Simple

Monday, February 15

Meet again!

We only part to meet again

16 Comments:

Anonymous lena said...

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان
بر تشنه ای ببارد
...

Mon Feb 15, 06:51:00 am 2010  
Anonymous blue said...

Listen for the stream
that tells you one thing.
Die on this bank.
Begin in me
the way of rivers with the sea.

Mon Feb 15, 04:53:00 pm 2010  
Anonymous lena said...

A screen chages
A new one arrives
pictures come after pictures
color runs into color
the giddy clock in the dark Age
ceaselessly rings
Bang...Bang...Bang...

Mon Feb 15, 07:01:00 pm 2010  
Anonymous blue said...

سرا پا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده‌ایم
اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است آورده‌ایم
اگر داغ شرط است ما برده‌ایم

Mon Feb 15, 07:43:00 pm 2010  
Anonymous lena said...

چقدر واقعه زود اتفاق افتاد
بلند بالایان چه می دیدند
که روز واقعه در مرگ
دوست خندیدند!

Mon Feb 15, 08:14:00 pm 2010  
Anonymous blue said...

اما یاس آنچنان تواناست
که بسترها و سنگ ها زمزمه ئی بیش نیست
فریادی
و دیگر
هیچ

Tue Feb 16, 07:30:00 pm 2010  
Anonymous lena said...

فریاد
فریاد
گر او رود از یاد
...

Tue Feb 16, 09:01:00 pm 2010  
Anonymous blue said...

ايـن صـبح تيـره بـاز دميـد از کجـا کـزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويـا طلـوع مي‌کند از مغـرب آفتـاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است

Wed Feb 17, 08:12:00 am 2010  
Anonymous lena said...

سرود ابراهیم در اتش
چه مردی ! چه مردی!
که می گفت
قلب را شایسته تر ان
که به هفت شمشیر عشق
در خون نشیند...

Wed Feb 17, 05:02:00 pm 2010  
Anonymous lena said...

خداوندا اگر روزی بشر گردی ز حال ما خبر گردی پشیمان می شوی از قصه
خلقت از این بودن از این بدعت
خداوندا نمی دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه زجری
می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
...

Wed Feb 17, 06:49:00 pm 2010  
Anonymous blue said...

هزار شکر که از رنج زندگی آسود
وجود خسته و جان ستم کشیده من
به روی تربت من برگ لاله افشانید
به یاد سینه خونین داغ دیده من

Thu Feb 18, 01:25:00 am 2010  
Anonymous lena said...

مي وصلش که نشد عــــايد اين باده ي ما
ز فراقش مي اندوه به پيـــــــــــمان کردیم

Fri Feb 19, 12:07:00 am 2010  
Anonymous blue said...

شـب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کـجا دانـند حال ما سبکـباران ساحـل‌ها

Sat Feb 20, 12:51:00 am 2010  
Anonymous blue said...

شب، تار
شب، بیدار
شب، سرشار است.
زیباتر شبی برای مردن.
آسمان را بگو از الماس ستارگانش خنجری به من دهد.

Sat Feb 20, 11:55:00 pm 2010  
Anonymous lena said...

Today I had a burial of my dead.
There was no shroud, no coffin, and no pall,
No prayers were uttered and no tears were shed
I only turned a picture to the wall.

A picture that had hung within my room
For years and years; a relic of my youth.
It kept the rose of love in constant bloom
To see those eyes of earnestness and truth.

Mon Feb 22, 07:43:00 pm 2010  
Anonymous blue said...

Death ends a life, not a relationship.

Tue Feb 23, 02:55:00 am 2010  

Post a Comment

<< Home